آهنگ های جدید و قدیمی زیبا و شنیدنی
دانلود آهنگ علی زند وکیلی با نام لالایی
دانلود آهنگ جدید علی زند وکیلی بنام لالایی با بالاترین کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸
به همراه متن آهنگ جدید لالایی علی زند وکیلی
ترانه : افشین مقدم , آهنگ : علیرضا افکاری , تنظیم و میکس و مستر : علی زند وکیلی
منتشر شد!
برای دانلود آهنگ جدید علی زند وکیلی بنام لالایی به ادامه مطلب مراجعه کنید…
دانلود آهنگ جدید علی زند وکیلی بنام لالایی
متن آهنگ جدید لالایی علی زند وکیلی
لالا کن دختر زیبای شبنم
لالا کن روی زانو شقایق
بی تا رنگ بی مهری نبینی
تو بیداریه که تلخه حقایق
تو مثل التماس من میمونی
که یک شب روی شونه هاش چکیدم
سرم گرم توازشهای اون بود
که خوابم برد و کوچش رو ندیدم
حالا من موندمو یه کنج خلوت
که از هر کشوری میچه
تلاطم های امواج جدایی
زده کاشونمو صد تکه کرده
دلم میخواست پس از اون خوب شیرین
دیگه چشمم به دنیا وا نمی شد
میون قلب مترکوم نشونی دیگه از خاطره پیدا نمی شد
صدام غمیگنه از بس گریه کردم
ازم هیچ اسمو هیچ آوازه ای نیست
نمیپرسه کسی هی در چه حالی
خبر از آشنایه تازه ای نیست
به پروانه صفت ها گفته بودم
که شمعم میل خاموشی من نیست
پرنده رو درخت هم اشیون کن
حالا وقت فراموشی من نیست
تو مثل التماس من میمونی
که یک شب روی شونه هاش چکیدم
سرم گرم توازشهای اون بود
که خوابم برد و کوچش رو ندیدم
دانلود آهنگ مهر طوبی
دعا کن نزار سفرمون بی نمک شه
دلم گم بشه دو به شک شه
بزار دردامون مشترک شه
نگاه کن دلم پیش تو سر به زیره
نگو که واسه گریه دیره
جهت دانلود آهنگ به ادامه مطلب مراجعه نمایید.
متن آهنگ سریال مهر طوبی علی اکبر قلیچ
دعا کن نزار سفرمون بی نمک شه
دلم گم بشه دو به شک شه
بزار دردامون مشترک شه
نگاه کن دلم پیش تو سر به زیره
نگو که واسه گریه دیره
مگه میشه بارون نگیره
از من رو نگردن نزار چشماتو کم بیارم
غم هامو بغل کن که رو دامنت سر بزارم
میخام غصه هامو ببارم
الهی که سایه ت بمونه رو این سر
چشاتو نبینم یه شب تر
نشه یاس این خونه پر پر
فدای تو مادر
دانلود آهنگ تیتراژ پایانی مهر طوبی علی اکبر قلیچ از لینک مستقیم
Ali Akbar Ghelich – Mehre Tooba
دانلود آهنگ تیتراژ پایانی مهر طوبی علی اکبر قلیچ از لینک کمکی مدیافایر
Ali Akbar Ghelich – Mehre Tooba
جک های زیبا و خواندنی
غضنفر چند هفته بوده هر روز پشت سر هم ميرفته از داروخونه قرص سوسک کش ميخريده.يه روز دکتره ازش مي پرسهتو چرا اينقدر قرص سوسک کش ميخري؟
ميگه: آخه من هرچي اينا رو پرت ميکنم نميخوره به سوسکها!
به غضنفر ميگن به زنبورايي که از کندو محافظت مي کنن چي ميگن؟
ميگه: ميگن خسته نباشيد!
یارو زنگ ميزنه فرودگاه و ميگه: ببخشيد از اينجا تا تهران چقدر راهه؟
کارمنده ميگه: يه لحظه...
ميگه: خب خيلي ممنون! و قطع ميکنه!!
از يه نفر ميپرسن ميدوني اگه 23 تا کله و 23 تا پاچه را با هم بريزي تو يه دونه ديگ، از کجا بايد بفهميم کدوم پاچه مال کودوم کله است؟
ميگه اينکه کاري نداره کف پاش رو قلقلک ميکني ميبيني هر کله اي خنديد معلوم ميشه پاچه مال اون بوده!!
==========================
به يارو ميگن دستشويي چند بخشه؟
ميگه خب معلومه! دو بخش! مردونه و زنونه!!
روزي يک تيمسار سوار تاکسي شد. راننده ي تاکسي از او پرسيد: آقا شما سرهنگ هستيد؟
تيمسار تواضع به خرج داد و گفت : بله!
راننده تاکسي گفت : پسر مرض داري لباس تيمسارها رو مي پوشي؟
بيماري به دکتر مراجعه نمود و گفت : دکتر جون دلم خيلي درد ميکنه.
دکتر گفت : عزيزم دلت کار ميکنه؟
بيمار گفت : خير آقاي دکتر، فعلا بيکاره!
ديوانه ي اولي : قصد کردم همه ي جواهرات و الماس هاي روي زمين را بخرم!
ديوانه ي دومي: قصد بيجايي کردي ، من اصلا قصد فروش آن ها را ندارم!
واعظي منبري رفت و سخنراني جالبي ارائه داد. کدخدا که خيلي لذت برده بود به واعظ گفت : روزي که ميخواهي از اين روستا بروي بيا سه کيسه برنج از من بگير!
واعظ شادمان شد و تشکر کرد. روز آخر در خانه ي کدخدا رفت و از کيسه هاي برنج سراغ گرفت.
کدخدا گفت : راستش برنجي درکار نيست. آن روز منبر جالبي رفتي من خيلي خوشم آمد و گفتم من هم يک چيزي بگويم که تو خوشت بيايد.
افغانيه رو مي خوان اعدام کنن ، ميگن حرف آخرت چيه ؟ ميگه کارگر نمي خواي !
يه دکتر اصفهاني زنش ميميره روي سنگ قبرش مي نويسه : آرامگاه زري همسر دکتر رحيمي مختصص زنان و زايمان ، مطب : خيابان جلفا کوچه سوم پلاک 20 از ساعت ... !
==========================
مادر: علي بيا اسفناج بخور آهن دارد.
علي: آخر مادر جان الان آب خوردم مي ترسم زنگ بزنم!
==========================
مهمان: آقا تشريف دارند؟
مستخدم: نه خير، رفته اند مسافرت.
مهمان: براي تفريح؟
مستخدم: نه خير، با خانم رفته اند!
حيف نون مي ره پبت احوال مي گه يه شناسنامه واسه بچه ام مي خوام. مي گن اسمش چيه؟ مي گه "شورلت". مي گن اين که اسم ماشينه! يه اسمي بذار که به نام پدر و مادر بياد. مي گه خوب به اسم ما مياد ديگه... من "بيوک" آقا هستم، همسرم هم "خاور" خانم!